جدول جو
جدول جو

معنی فضل دادن - جستجوی لغت در جدول جو

فضل دادن
(دَ گُ دَ)
برتری و ترجیح دادن. بهتر دانستن و بهتر و برتر شمردن:
آن کس که هر دو دید، مر ایوان خواجه را
بسیار فضل داد بر ایوان کسروی.
فرخی.
رجوع به فضل شود
لغت نامه دهخدا
فضل دادن
برتری و ترجیح دادن، برتر شمردن
تصویری از فضل دادن
تصویر فضل دادن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فیصل دادن
تصویر فیصل دادن
فیصله، به انجام رساندن کارها، خاتمه دادن، فیصله دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرق دادن
تصویر فرق دادن
از هم جدا کردن و تمیز دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غسل دادن
تصویر غسل دادن
شستشو دادن، شستن، غسلی که در آن بدن میت طبق دستور شرع و با شیوۀ خاصی ابتدا سر و گردن، بعد طرف راست و سپس طرف چپ بدن شسته می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قول دادن
تصویر قول دادن
وعده دادن، پیمان کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عمل دادن
تصویر عمل دادن
کار سپردن حکومت محلی را به کسی دادن، تولیت دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طول دادن
تصویر طول دادن
امرار وقت کردن، بتاخیر انداختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکل دادن
تصویر شکل دادن
تاشیدن چهرنیدن دسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سال دادن
تصویر سال دادن
بیاد مرده یکسال پس از مرگ او اطعام کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رضا دادن
تصویر رضا دادن
پذیرفتن پروا دادن راضی شدن رضایت دادن قبول کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غسل دادن
تصویر غسل دادن
شستن طبق حکم شرع، وادار به غسل کردن کسی را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قول دادن
تصویر قول دادن
پیمان بستن، سوگند خوردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فضا دادن
تصویر فضا دادن
إعطاء مساحةٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از فضا دادن
تصویر فضا دادن
Space
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فضا دادن
تصویر فضا دادن
espacer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فضا دادن
تصویر فضا دادن
espaçar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فضا دادن
تصویر فضا دادن
освободить место
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فضا دادن
تصویر فضا دادن
Platz machen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فضا دادن
تصویر فضا دادن
robić przestrzeń
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فضا دادن
تصویر فضا دادن
звільнити місце
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فضا دادن
تصویر فضا دادن
espaciar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فضا دادن
تصویر فضا دادن
fare spazio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فضا دادن
تصویر فضا دادن
स्थान देना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از فضا دادن
تصویر فضا دادن
memberi ruang
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از فضا دادن
تصویر فضا دادن
جگہ دینا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از فضا دادن
تصویر فضا دادن
স্থান তৈরি করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از فضا دادن
تصویر فضا دادن
ทำให้มีพื้นที่
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از فضا دادن
تصویر فضا دادن
kutoa nafasi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از فضا دادن
تصویر فضا دادن
alan açmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از فضا دادن
تصویر فضا دادن
ruimte maken
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از فضا دادن
تصویر فضا دادن
留出空间
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از فضا دادن
تصویر فضا دادن
לפנות מקום
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از فضا دادن
تصویر فضا دادن
공간을 만들다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از فضا دادن
تصویر فضا دادن
空間を作る
دیکشنری فارسی به ژاپنی